نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

تنــهایی خـودم را بـا
آدم هـای مــجــازی پْــر نــمیــکنــم..

تنــهایـی خــودم رو دوسـت دارم
چـون بــوی نــجـابـت مـیدهــد..

تـنـهایـی عــار نـیـست...
اتمـام حـجـت اسـت...

بـا آغـوش هـای بـی در و پـیـکر..

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

خـیلی اهـل قهـوه خـانـه بــود. هـر شـب قـهوه خـانه میـرفت

حـتی مـدتـی در یـکی از قـهوه خـانه هـای  کـار میــکرد

پـدرش بـسیاراز قلـیان کشیـدن او بـدش می آمد

و یـک بار او را دعوا کرد کـه بـاعث شد مجـید

دو شـب خـانه نـیاید و در ماشیـن بــخوابد

پـسر خـیلی شـری بــود هــمیشه چـاقو در جیـبش بــود

خــالکوبـی داشـت خـــیلی قُــلدر بــود و هـمـه

کوچــکتـرهــا بــایـد بــه حـرفــش گـوش می دادند

امـا وقتی خـدا نـظرش بـه بــنده ای بـاشد قـطعا فــرقی نمــیکند

کـجای ایـن دنیـا باشـی و بــا چـه تـیپ و بـا چــه خـالکوبی و قلـیانی..

مـجید قربانـخانی یکـی از آنـهاست کـه مـدافع حـرم شد و شهـید شـد.

اگـه فــکر میـکنــی فــقط بــچه مــذهبی هـا و مســـجدی هـا

در پــی شــهادت انــد و قـــدردان خـــون شـــهدا هـسـتـند

خــودتـــو بــه یـه روانـپزشــک مـعـرفی کـــن

چـه بـا حـجاب؛ چـه بـد حـجاب یـکدست ‎بـه رنگ شهدا نفس میکشیم...

  • نای دل

 از لـحاظ مـادی به استـقبال دهـه مُـحرم ( از لباس وغیره) آماده شویم

 

ولـی فـرامــوش کنـیم کــه خـود را

 

 بــرای پــندهای قـیام حسـینی آماده کنیم.

❌❌❌

❌❌❌
 دخـترک هـای بـه خـود رسـیده و آرایـش کـرده

 

و آدامـس در‌ دهـان و پٌــرحرف و بـی خیـال

 

به عزای حسینی بیایند گویی در حال تماشای برنامه تلویزیونی هستند

 

و هیـچ گـاه بـر مـصیبت ابـاعبـدالله غمــگین نمی شـونـد.
❌❌❌
❌❌❌
 حسـین بـرای مـا فقط نـشانه ای بــرای سیـنه زنی و گـریه کردن

 

و داسـتان های غمگیـن باشد و درس قــیام و بـزرگمنشی

 

و ظلـم ستـیزی امـام حسیـن را فــراموش کــرده ایم
❌❌❌

❌❌❌
‌ کــاروان هـای عـزاداری حـرکت کنـند

 

و انـبوهی از زبـاله بـرجـای گـذارنـد

 

و عزاداران فـراموش کنند که آنـطرف سطل هایی برای زباله هم هست.

 

  • نای دل