نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

تنــهایی خـودم را بـا
آدم هـای مــجــازی پْــر نــمیــکنــم..

تنــهایـی خــودم رو دوسـت دارم
چـون بــوی نــجـابـت مـیدهــد..

تـنـهایـی عــار نـیـست...
اتمـام حـجـت اسـت...

بـا آغـوش هـای بـی در و پـیـکر..

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

آن زمـان،دم پـاچـه هـا گـشاد؛ لــباس ها هـم گـشـاد

وغـیـرت دربــین مــردم مــوج میـزد


بـی حجـابی بــود نـه بـه ایــن شــدت
بــی غــیرتی بــود نــه درایــن حــد
عـرق خور و مـعتاد بـــود،نــه بـه ایـن حـد
دزد و قاقــچی بــود،نــه تــا ایــن حـــد


 گِـه گُــداری طــلاقی شـنیده می شــــد

نـه مثـل الان کـه از هـر ده تـا

هـفت ازدواج منـجر بـه طلاق بـشود


آن زمـان نـه شـنیدیم نـه دیـدیـم کـسی چـادری ها را مسـخره کـند

بـرعکـس زنـان بـد پوشـش رو مسـخره میـــکردنـد

و بـه چشـم زن درسـت وحسـابی نـگاه نـمی کردنــد و

مطـلقا بـه زن چادری متــلک نــمی گفتنـد یا تـیکه نمی نداختن!

بـسیار نــادر بــود زنـی ســرکار بـَـرود

الان ایـن منــشی های مطــب دکــترها و...  کـه دائم

ناموس شــیعی را حراج می کنند و

در دفـاتر خصوصی و مطب ها سرلخت

مثــل عـروس شـب زفـاف آرایش کامـل میکــنن

برای ســیرکردن چشم گرسنــــه ی مراجعه کنــندگان...!؟


یـک نــفر کار میکـرد شــش نــفر نان میخـوردند
الان هـفت نـفر کـارمیکنــند دو نـفر هم نمی توانند آبـاد کنند


دم‌ غــروب اکــثر مـَـردها خـونه هاشون بــودن

یـا تــو حــیات یـا بـالـکن یـا زیـرکُــرسی

با اهل وعیال گُل می گفتن وگُل میشنـفتن


الان‌ ده و یازده شـب از شـغل دوم وســوم مَــرد خانه مـیاد

درب و داغون بـهم پیچــیده از سخــتی مخــارج زندگی!

خـدا خدا میـکنه زن وبـچش چیــزی ازش نـــخوان
اون موقع مسـتاجری مشکلی نداشت و انـقدر گــرون نـبود!


زنها با خــیال راحت و دل خــوش بچــه دار میشدن

و چندتا چندتا مـیزائـیدن تـو هشـت بچـه یکی نخاله درمی اومد

الان دوتـا به زور میاره نـمی دونه چطوری حــریفشون بشه!


هرچـی جلـوتــر رفـتیـم دم پـاچـه ها تـنگ و تـنگ تر شـد

و هـی بـالا و بــالا تـر رفـت!

  • نای دل

اگـر شـوهـرت صبـح رفـته سـر کار و شـب خسـته بـرگشته

و تـو خـونه رو تَـمـیز کردی، غــذات آمــاده ست

 

و بـا یـه چـای و یـا قـهوه (یا هرچی) خستـگیشـو دَر میـکنی

تـو حَـمال نیـستی، کـارگـر نیـستی، کٌـلفت نـیستـی

 

تـو عاشــق زنــدگیـت هســتی

اگـه کـسی بــر خــلاف ایـن بــهت یــاد داد

دلســوزت نـیســت...

  • نای دل

 آدم یـک نـفر را می خـواهـد کـه

بـلد باشـد زشتـی هایـش را دوسـت داشـته باشـد

وگـرنـه زیبـایی را کـه همـه دوسـت دارنـد


آدم کـسی را مـی خـواهـد کـه

صـورت آرایش نکرده ی تـازه از خـواب بیدار شده اش را دوسـت داشته باشد 

و گـرنه صـورت هـفت قـلم آرایش کرده رو کـه همه دوسـت دارنـد


دل هـمه مـان کسـی را بیـشتر می خـواهـد کـه

آدم را تـوی تـمام فـین فـین کردن های سرما خـوردگی اش با دسـتمال های

  خیس و چشـم های قرمـز و پـف کرده و خشکی دور دماغ رو از روزهای

 خنده های از تهِ دل و دندان های ردیف مرتب اش بیشتر دوست داشته باشه


آدم کـسی را میـخواهـد کـه

بـا حوصلـه بـنشـیند دانه دانه تارهای سفید مویـمان را مرتـب کنـد،

عیـنکمان را مثـل چشـم های پُـر فروغ روزهای اول آشنـایی مان دوست داشته باشد

و مـراقـب شکــستـنی هـایــمان بـاشــد

 

هـمه ی مـا پـیرزن و پـیرمردهای غرغرو و خـودآزار و خودخواهی خواهیم شد که

فـرشته هایی می خواهـیم که تـا ابـد بـه ما مثل روز اول نگاه کـنند

پـیرزن ها و پیـرمردهایی کـه بـیماری،خـروپـف،فـراموشی،زشتی

و نـاتوانی جزیـی از زنــدگی مـان خـواهـد شـد قطـعا


همه ی مـا یـک نـفر را می خواهـیم کـه سالهـای سـال

روزهای سـخت را بـه دلگـرمی بــودن ِهـم بگـذرانـیم..

  • نای دل

هـمـه ى آدمـهاى زنـدگیـتون قـابـل


جـایـگزیـن کــردن نـیسـتن


مــراقـب بـاشیــن کـى رو داریــد آزرده مـیـکـنیــن..

 

  • نای دل

پَــدر و مــادر


مَثـل قــند هسـتـن


چـای زنـدگی ات را کـه


شــیریــن کـــردنــد


خٌــودشــان تــمام میـشــونـد...

 

  • نای دل

صرفا جهت تلـنگر به آن دسته از آقا پســرهای که میگویند..


به عشق دلــم & میشه ولـم..!!

 

دخـتری کـه هـفت قـلم آرایش میکنه و بـیرون میـره..

 

و از هـمون دمـه درِ خـونه از مَـرد همـسایه بـگیرتـا.....!؟

 

و هنـگام بــرگشت به خــونه ده ها چــشم از..

 

تــرکیب بــندی رنگــها و زیــبایش لــذت میـبرن..

 

دخـتـری کـه دیـن خـدا را بـخاطر دنـیا کنـار مـیذاره..

 

آستـین هایـش را بـالا زده انـگار بـا خــدا دعــوا داره..

 

ایـن دخترک را میگویم که با نافـرمانیش به روی خـدا شمشیر میشکه...

 

دخـتری کـه بـا غــرق شـدن در آرایـش سهام زیـبایی..

 

خـودش را در بــورس خیابـان عـرضه مـیکـند...

 

آیا چـنین دخـتری بـه درد زنـدگی کـردن میـخورد...!؟

 

  • نای دل