نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

تنــهایی خـودم را بـا
آدم هـای مــجــازی پْــر نــمیــکنــم..

تنــهایـی خــودم رو دوسـت دارم
چـون بــوی نــجـابـت مـیدهــد..

تـنـهایـی عــار نـیـست...
اتمـام حـجـت اسـت...

بـا آغـوش هـای بـی در و پـیـکر..

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پسر» ثبت شده است

بـه هـمسـرم خـواهـم گـفت کـه

 در زمـانه اى کـه مَـردم بـراى پُـر کـردن وقت خـود با

 

نـامحـرم سخـن میگفـتند مـن درد تـنهایى را تحـمل میکردم

آن هـم در این عـصر ارتـباطـات...


گـاهى آنقـدر فـشار تـنهایى زیـاد بـود که گمـان میکردم

 

یـک سربـاز تـنها در نقـطه صفـر مرزى مشغـول خدمـتم...

و تـو ایـن تنهـایى را بـه پـاى بـى عرضـگى من ننویـس


مـن بـراى تـو و جـایگاه تـو ارزش قـائل بــودم


و هـمین طـور بــراى دلـم (قلـب حرم خـداست)


خـواهم گـفت به جـاى عَـرق ریـختن بـراى بـازو بزرگ کردن

 

عَـرق ریخـته ام تـا تکیـگاه محـکمى بـراى تـو بشـوم.

خـواهم گـفت آن زمان که حجاب تو چادرت بود حجاب من پلک هایم


چــون اعـتقاد دارم حجـاب بــاید دو طــرفه باشــد

خـواهم گفت زمانى که پسـران به دلگرمى از جیـب پدرشان ازدواج میکردند

 

مــن به دلـگرمى دعـاهــایى کـه کنـار پنــجره فـولاد کردم جلو آمدم

 

  • نای دل

صرفا جهت تلـنگر به آن دسته از آقا پســرهای که میگویند..


به عشق دلــم & میشه ولـم..!!

 

دخـتری کـه هـفت قـلم آرایش میکنه و بـیرون میـره..

 

و از هـمون دمـه درِ خـونه از مَـرد همـسایه بـگیرتـا.....!؟

 

و هنـگام بــرگشت به خــونه ده ها چــشم از..

 

تــرکیب بــندی رنگــها و زیــبایش لــذت میـبرن..

 

دخـتـری کـه دیـن خـدا را بـخاطر دنـیا کنـار مـیذاره..

 

آستـین هایـش را بـالا زده انـگار بـا خــدا دعــوا داره..

 

ایـن دخترک را میگویم که با نافـرمانیش به روی خـدا شمشیر میشکه...

 

دخـتری کـه بـا غــرق شـدن در آرایـش سهام زیـبایی..

 

خـودش را در بــورس خیابـان عـرضه مـیکـند...

 

آیا چـنین دخـتری بـه درد زنـدگی کـردن میـخورد...!؟

 

  • نای دل

پـسرامـون رو طـوری بـزرگ نـکنـیم کـه...

 

وقـتی بـهشون میـگیـم پـاشو بـشقـابـتو بـشـور...

 

بـگـه مـگه مــن دخــترم...

 

دخـتـر بــودن کـنـیـز بــودن نـیـسـت...

 

  • نای دل

بـه پــسراتـون یــاد نــدیــد..

 

مَــرد کــه گــریـه نـمیـکـنه..!؟

 

یــاد بــدیــد مَــرد کــه..


اشـک پــدر؛ مــادر وهـمـسرش رو در نـمیـاره..

 

  • نای دل

 

 همه حـــــیای یک پسر اینه که

وقتی نگاش به دختری میفته

 

سرشو بندازه پایین بگه"

میخوام با این چشـــــما آقامــو ببینم..



  • نای دل

دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت وگفت:

 خیلی مغروری ازت خوشم میاد...


هرچی بهت امار دادم نگاه نکردی ولی چون

 خیلی ازت خوشم میاد من اومدم جلو...

  • نای دل