وقـتی رانـنده تـاکسی مسافـر شهرستـانی نـاآشنا
را در شـهر دور خودش می چرخانـد و دو برابر کرایه میگیرد
ایـن دزدی اســت...
وقـتی کـارمند ممـلکت بـه جـای کـار
مـیگوید سیـستم قطـعه و بـازی میـکند و فـیلم دانلود میکند
ایــن دزدی اســت...
وقـتی بـه جای حل کـردن مشـکل مردم، مـدام وعده میدهید
اعـتماد آنـها را می دزدیـد و در ادامه ایـمان
و دیـن و بـاورش هـم بـه خــدا کـمرنگ میشود
ایـن دزدی اســت...
وقـتی پــزشکی برای «نــفع رسانـدن»
به همکار و رفیق رادیـولــوژیست خـود
بـیمار بـی خبر از هـمه جـا را بـه او حـواله مـیکنـد
ایـن دزدی اســت...
دزدهای تـابلودار دزدهـایی
کـه دسـت و پـایـشان را خـالکوبی اژدها میـکنـند،
بـه مـراتب از دزدهای کـت و شـلوار پـوش
و ادکـلن زده قـابل تـحمل تـرنــد..
- ۲۲ نظر
- ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۰۷