نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

تنــهایی خـودم را بـا
آدم هـای مــجــازی پْــر نــمیــکنــم..

تنــهایـی خــودم رو دوسـت دارم
چـون بــوی نــجـابـت مـیدهــد..

تـنـهایـی عــار نـیـست...
اتمـام حـجـت اسـت...

بـا آغـوش هـای بـی در و پـیـکر..

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواب» ثبت شده است

یــادش بـخیـر...


قـدیمـا میـرفـتیم خـونه مـادربـزرگ هـمه کـنار هـم می خوابـیدیم..

 

تـا نـزدیـکای صبـح ریـز؛ ریـز حـرف می زدیـم و می خندیـدیـم..

 

ولـی الان اکــثرا بــا گـوشـیـشون میـخوابـن..!؟

 

  • نای دل