بـرگـرد کـه دارنــد بـه مـا میـخنـدنـد
یـک عـده بـه حـال زارمـان میـخـنـدنـد
انـقـدر نـبـودنـت بـه طــول انــجـامــید
دارنــد بـه انـتـظارمـان مـیـخـندنــد...
فـقط جُمـعه هـا یـادت مـیکنـیم...
آن هـم هـروقـت سَـرمون خـلوت بـشه...
و کـار دیـگه ای نــداشته بـاشــیم...
ایــن اســت انــتظار مــا...