نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

حــــــرف دل

نــای دل

تنــهایی خـودم را بـا
آدم هـای مــجــازی پْــر نــمیــکنــم..

تنــهایـی خــودم رو دوسـت دارم
چـون بــوی نــجـابـت مـیدهــد..

تـنـهایـی عــار نـیـست...
اتمـام حـجـت اسـت...

بـا آغـوش هـای بـی در و پـیـکر..

وقـتی رانـنده تـاکسی مسافـر شهرستـانی نـاآشنا

 

را در شـهر دور خودش می چرخانـد و دو برابر کرایه میگیرد


ایـن دزدی اســت...

 

وقـتی کـارمند ممـلکت بـه جـای کـار

 

مـیگوید سیـستم قطـعه و بـازی میـکند و فـیلم دانلود میکند


ایــن دزدی اســت...

 

وقـتی بـه جای حل کـردن مشـکل مردم، مـدام وعده میدهید

 

اعـتماد آنـها را می دزدیـد و در ادامه ایـمان

 

و دیـن و بـاورش هـم بـه خــدا کـمرنگ میشود


ایـن دزدی‌ اســت...

 

وقـتی پــزشکی برای «نــفع رسانـدن»

 

به همکار و رفیق رادیـولــوژیست خـود

 

بـیمار بـی خبر از هـمه جـا را بـه او حـواله مـیکنـد


ایـن دزدی اســت...

 

دزدهای تـابلودار دزدهـایی

 

کـه دسـت و پـایـشان را خـالکوبی اژدها میـکنـند،

 

بـه مـراتب از دزدهای کـت و شـلوار پـوش

 

و ادکـلن  زده قـابل تـحمل تـرنــد..

 

  • نای دل

 

بـه مـادرش


فـقط یـک بـار گـفت "عـزیـزم"


آن هـم در شـعر اعـلامیه ی تَـرحـیم بـود...

 

  • نای دل

ازدواج بـا قـیـافه هـای سـاختـگی

 

و مٌـدهای خــیابـانی عــاقـبـتش

 

هـمیـن زنــدگی سَـگی اسـت

 

کـه فـقط طـلاق 'طـلاق' طـلاق

 

ازدواج بـا ایـمان کـنید

 

کـه زیـبایـی اش واقـعی و مـانـدگار اسـت...

 

  • نای دل

مـادربــزرگم کـجاسـت...

 

بـبیـنه بـا گـلیم و پـشتی اتاقـش لـباس دوخـتن..


روحـت شاد که ۳۰ سـال از مُـد روز جلوتر بـودی..

 

سـنجاق مـادر بـزرگ شـد گـوشـواره (اینجا بخونید )

 

ایـنم از پٌـشتی اتـاق مـادر بـزرگ کـه شـده مٌـد..!!

  • نای دل

داعـش و گــروه های تُروریـستی


هـر چـه بـا عَـراق و سُـوریه کـردنـد


بـعضی هــا بَــدتـرش


بـا بیـت المال رفـتار کــردن...

 

نای دل

  • نای دل

یـادش بـخیـر

 

هـر جـمعه خونـه "مادربزرگ" جمـع مـیشدیـم


ریـز تـا درشـت، کـوچک تــا بـزرگ


از هـمهمه‌ی زیـاد، صـدا به صــدا نـمی‌رسـید


آنقَـدَر میگفتـیم و می‌خندیدیم که اصـلاً متوجـهِ گذر زمان نمیشدیم

 

بـوی غـذای مادر بزرگ را تا چـند خیابان آنطرف تر مـیشد حس کرد


روزهای هفـته را روی دورِ تـند میزدیـم تا برسـیم به جمعه


جمعه های بچگی مان را با هیچ روزی عوض نمی‌کردیم

 

گـذشـت و گـذشـت


"مـادربـزرگ" از میـانمان رفـت...دورتـر و دورتـر شدیم


شـاید دیگر در مـاه و یا حـتی در سال یـکبار دورِ هم جمع شـویم


آن هم قـبلش طی می‌کنـیم میزبان اینـترنت داشته باشـد

 

دیگـر از صـدای همهمه خـبری نـیست


همه‌ی سـرها داخــل گـوشی شان هست

 

و جُـک ها و اخــبارِ روز را نـقل قـول می‌کنند


غـذا را از بیرون می آورند و به لـطفِ غــذا کنارِ هم می‌نشـینیم..

 

  • نای دل

 شـیـطان

 

لـذت رابـطه هـای حَـلال را

 

روز بـه روز در چـشم مـا

 

کـوچـک تـر کـرد

 

و لـذت رابـطه هــای حـرام را

 

بُـزرگ و بُــزرگ تَـر کـرد...

 

  • نای دل

تــو بــرای خــدا کـار کــن


تـا خــدا هــم بـرایـت کـار کـند
 

ایـن را بـدانیم خـداوند هیـچگاه بـدهکار بنـده اش نمیماند

 

بیـشتــر مـواظب بـاشیـم


ایـن دنــیا بـی‌قانـون نـیسـت


از خـیر و شـر، هـر چـه کـه به ایـن دنـیا داده باشی

 

روزی بـه طــرف خــودت بازمـی‌گــردد.

.

+برای درک بهتر متن فوق کلیپ حتما مشاهده بشه +

.

  • نای دل

پَــدر و مــادر


مَثـل قــند هسـتـن


چـای زنـدگی ات را کـه


شــیریــن کـــردنــد


خٌــودشــان تــمام میـشــونـد...

 

  • نای دل

چـنـد وقــت پـیـش یــکی

 

از بیـت المال ۳ هزار میـلیارد ناقابل برداشت و رفت و دیگه برنگشت


یـکی دیــگرشون ۱۲ هــزار میـلیارد گــرفت و رفــت


امـا...


۳۰ سـال پـیش پـشت مَـیدان میـن چـند نـفر میـخواستن

 

بـا جـونشـون معـبر بــاز کنن یکیــشون چـند قدم که رفت

 

بـرگشت همه فـکر کردن تـرسیده پوتیـن هاشو درآورد داد

 

و گـفت تـازه از تــدارکات گرفتمــشون حیـفه مـال بیت الماله


بـعد پـا بــرهنه رفـت و اتـفاقـا اونــم دیـگه بـرنگشــت

 

  • نای دل